وسواس

اختلال وسواس (OCD) نوعی اختلال اضطرابی است که علایم آن، افکار ناخواسته، غیرقابل کنترل و تکراری است. که این افکار شما را وادار به انجام اعمال وسواسی می‌کنند. معمولا مبتلایان به وسواس می دانند که افکار وسواسی و رفتارهای جبری آنها غیرمنطقی هستند، با این وجود نمی‌توانند در مقابل‌شان مقاومت کرده و آنها را رها کنند.

وسواس درست مثل سوزن گرامافون که روی یک صفحه قدیمی گیر کرده است، مغز را درگیر فکری خاص و سپس وادار به انجام کاری خاص می کند. برای مثال، 20 دقیقه از وقت‌تان را صرف بررسی خاموش بودن اجاق گاز می‌کنید؛ چون می‌ترسید که نشت گاز، خانه شما را به آتش بکشد. یا این که آنقدر دست‌تان را می‌شویید که زخم می‌شود، چون از میکروب‌ها می‌ترسید. اگرچه این اعمال تکراری حس ناخوشایندی در فرد ایجاد می کنند ولی اضطراب ناشی از افکار وسواسی را تا حدودی کاهش می دهند.

 


بیشتر مردم در بخش هایی از زندگی خود برخی از افکار یا اعمال وسواسی را تجربه می کنند اما به این معنی نیست که همه ی ما به اختلال  وسواس یا همانOCD  مبتلا هستیم. کسی که به اختلال وسواس مبتلاست چرخه وسواس فکری و عملی اش آنقدر شدید است که وقت زیادی از او می گیرد و در انجام کارهای روزمره و زندگی اش مشکل ایجاد کند.

وسواس فکری افکار، تصاویر و تکانه هایی هستند که مرتبا در ذهن فرد تکرار می شوند و به نظر می رسد خارج از کنترل فرد هستند و علی رغم میل او به ذهنش می آیند. مثل اینکه فرد مدام فکر می کند مبادا دستش آلوده باشد (فکر وسواسی) و برای کاهش نگرانی از آلوده بودن دستش آن را مدام می شوید (وسواس عملی)

در مکالمات روزمره زیاد از کلمه ی وسواس و وسواسی استفاده می شود. اما بیشتر به معنی “اهمیت دادن” به چیزی است. مثلا فردی که می گوید من روی کارم وسواس دارم یعنی کارم برایم اهمیت دارد و به این معنی نیست که به OCD  مبتلاست.

شما می توانید به شدت درگیر خواننده یا تیم فوتبال مورد علاقه خود باشید اما باز هم به کارهای روزمره ی خود برسید و با دوستانتان شام بخورید، سر ساعت مشخصی برای خواب آماده شوید و صبح ها به موقع سرکار بروید. پس شما مبتلا به OCD نیستید.

حتی داشتن افکار آزار دهنده هم به معنی فکر وسواسی نیست. مثلا هرکسی ممکن است گاهی نگران بیمار شدن خودش یا عزیزانش باشد، اما این نگرانی لزوما نشانه های OCD نیستند.

چون شدت و مدت زمان درگیری با این افکار زیاد نیستند و زندگی عادی فرد را دچار اختلال نمی کند.

علایم وسواس فکری

به طور خلاصه می توانم بگویم برای آنکه فردی به وسواس فکری مبتلا باشد باید علایم زیر را داشته باشد:

  • وجود افکار، تصویرها یا تکانه هایی که مدام در ذهن او تکرار شوند. مثلا این فکر که دستانم آلوده هستند. یا بیماری ایدز دارم. نکنه به فرزندم آسیب بزنم
  • افکار یا تصاویر باید غیر منطقی باشند. مثلا فردی که به خاطر عبور از کنار یک سطل زباله نگران این است که مبادا به ایدز مبتلا شود. فکر غیر منطقی دارد. چون  می داند ایدز فقط از طریق خون منتقل می شود و عبور از کنار سطل زباله نمی تواند باعث ابتلا به ایدز شود.
  • شدت و میزان افکار زیاد باشد به طوری که روند زندگی او را مختل کند. مثلا اگر شما امروز برای عیادت فردی به بیمارستان رفته باشید و پس از برگشتن همه لباس های خود را ضدعفونی کنید لزوما به وسواس مبتلا نیستید اما اگر روزها پس از عیادت ذهن تان درگیر آن روز باشد و مراقبت های ویژه ای بکنید احتمالا به وسواس فکری مبتلا هستید.

 

وسواس عملی

وسواس عملی (یا همان اجبار) بخش دوم اختلال OCD است. .وسواس های عملی رفتارها یا افکاری هستند که فرد برای خنثی کردن افکار وسواسی و کاهش اضطراب خود انجام می دهد.

انجام وسواس های عملی زمان بر هستند و مانع انجام فعالیت های مهم و عادی فرد می شوند. البته انجام هر رفتار تکراری به معنی این نیست که فرد وسواس عملی دارد. مثلا، داشتن ساعات خواب منظم، انجام منظم اعمال دینی و  یا داشتن زمان مشخص برای مطالعه نوعی رفتار های تکرار شونده هستند و معمولا کارکرد مثبتی دارند و به رشد فرد کمک می کند.

تفاوت دیگر وسواس عملی با سایر کارهای تکراری این است که در OCD  فرد خود را مجبور به انجام اجبارها می داند و در صورت انجام ندادن آنها شدیدا  مضطرب می شود.

پس به طور خلاصه می توانم بگویم وسواس عملی نشانه های زیر را دارد:

1- انجام کارهای تکراری غیر منطقی

2- ناتوانی در انجام ندادن این کار (احساس اینکه مجبور به انجام این کارها هستم)

3- انجام این کارهای تکراری زندگی روزمره من را مختل کرده است. (مثلا وقت زیادی باید در حمام یا دستشویی بمانم)

وسواس های عملی رایج

  1. وسواس شستشو
  2. وسواس چک کردن
  3. وسواس تکرار
  4. وسوس های عملی ذهنی
  5. وسواس های عملی دیگر

روش های مختلف درمان وسواس فکری و عملی

تحقیقات مختلف نشان می دهد که بالای 80 درصد از افراد مبتلا به وسواس که تحت درمان مناسبی قرار گرفته اند؛ علایمشان بهبود یا کاملا درمان شده است. نکته مهم انتخاب مناسب ترین مدل درمان برای هر مراجع است و لزوما هیچ روش درمانی نمی تواند برای همه افراد مناسب باشد. به طور کلی 2 روش مختلف برای درمان وسواس فکری و عملی وجود دارد:

دارو درمانیدارو درمانی باید تحت نظر روانپزشک انجام شود و در بسیاری از مراجعان به خصوص افرادی که وسواس آنها ریشه ژنتیک دارد می تواند بسیار موثر باشد.

درمان های روانشناختیروان درمانی) : درمان های روانشناختی مختلفی برای درمان وسواس وجود دارد.

  • درمان روانپویشی (Psychodynamic): یکی از درمان های بسیار موثر در درمان وسواس فکری و عملی است. هدف این رویکرد شناسایی و حل تعارضات درونی فرد است که به صورت ناهشیار باعث ایجاد وسواس در او می شود.
  • درمان شناختی رفتاری (CBT): از روش های مورد استفاده برای درمان وسواس، درمان شناختی رفتاری (CBT) است.
  • مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP): یکی دیگر از روش های پر استفاده در درمان وسواس، روش رویارویی و جلوگیری از پاسخ (ERP) است. متاسفانه بسیاری از درمانگران بدون بررسی علل وسواس مراجعان فقط از این روش درمانی استفاده می کنند و همین مساله باعث شکست درمان و در مواردی تشدید علایم وسواس فکری یا عملی می شود.

     چه روشی درمان وسواسی برای من مناسب است؟

هیچ روش درمان وسواسی برای همه مناسب نیست. هر مراجعی با توجه به نوع وسواس او، شدت علایم، زمان بروز، و علل ایجاد آن نیاز به یک یا چند روش درمانی مختلف دارد. بنابراین پس از بررسی جامع مشکل وسواس شما می توان بهترین مدل درمان را برای شما تعیین کرد.

به همین دلیل در جلسات درمان ابتدا علایم وسواس فکری یا عملی شما مورد بررسی قرار می گیرد تا بر اساس آن بهترین روش درمان برای شما تدوین شود.

 

ما را دنبال کنید